سوگیری روزانه یا بایاس روزانه به پیش بینی حرکت قیمت در یک روز معاملاتی گفته می شود. این پیش بینی نشان دهنده تمایل قیمت به صعود (Bullish) یا نزول (Bearish) است. این پیش بینی نقشی مهمی در اجرای موفقیت آمیز استراتژی معاملاتی ICT دارد.
سوگیری روزانه درواقع چارچوب تحلیلی روز معامله گر را شکل می دهد و مشخص می کند بازار در آن روز به دنبال تکمیل کدام نوع نقدینگی یا کدام بخش از عدم تعادل است. با تعیین بایاس، معامله گر می تواند نواحی معتبر ورود، محدوده های ابطال و مسیر احتمالی حرکت قیمت را دقیق تر تشخیص دهد.

بایاس روزانه چیست؟
بایاس روزانه یا دیلی بایاس در سبک ICT، جهت غالب حرکت قیمت در یک روز معاملاتی است؛ جهتی که نشان می دهد بازار تمایل دارد نقدینگی کدام سمت را هدف قرار دهد و کدام بخش از عدم تعادل را تکمیل کند. این مفهوم، تحلیل روزانه را از حد «تشخیص روند» فراتر می برد و آن را به مدل رفتاری بازار تبدیل می کند.
در بایاس روزانه، معامله گر ابتدا ساختار تایم فریم روزانه را بررسی می کند:
- سقف ها و کف های انتخاب شده توسط پول هوشمند؛
- نواحی نقدینگی در بالا و پایین قیمت؛
- شکاف های ارزش منصفانه و عدم تعادل های باز مانده؛
- اردربلاک هایی که ساختار را شکل داده اند.
با این ارزیابی مشخص می شود تمایل حرکت در یک روز به سمت سقف های نقدینگی (Bias صعودی) یا کف های نقدینگی (Bias نزولی) است. تا زمانی که ساختار روزانه نقض نشود، تمام تحلیل های داخل روزی با همین جهت هماهنگ می ماند. آموزش استفاده از بایاس روزانه از سایت City Traders Imperium:

چگونه سوگیری را شناسایی کنیم؟
برای شناسایی صحیح جهت روزانه (ICT Daily Bias)، به عناصر زیر توجه کنید:
1# جریان سفارشات در تایم فریم روزانه (Daily Timeframe Order Flow)
این عنصر یکی از عوامل اصلی برای شناسایی جهت حرکت روزانه بازار است. بانک ها و معامله گران بزرگ از نمودارهای روزانه برای اجرای دقیق سفارشات خود استفاده می کنند؛ می توان از تحلیل جریان سفارشات روزانه برای شناسایی جهت حرکت اصلی بازار استفاده کرد.
2# ناهماهنگی عرضه و تقاضا (Imbalance to Rebalance)
یکی از دلایل حرکت قیمت، متعادل سازی عدم تعادل (Imbalance) در بازار است. با این مفهوم می توان مناطق عدم تعادل بازار را شناسایی کرد، چرا که احتمال چشمگیری برای جبران این عدم تعادل به سمت بالا یا پایین وجود دارد.
3# جذب نقدینگی (Draw on Liquidity)
دومین دلیل حرکت قیمت، شکار نقدینگی (Liquidity Hunt) است. برای استفاده از این مفهوم باید نقاطی مانند سقف ها یا کف های قبلی را شناسایی کنید، چرا که قیمت برای جذب نقدینگی به این سطوح حمله می کند.
چرا جهت گیری روزانه در سبک ICT اهمیت دارد؟
جهت گیری روزانه در سبک ICT نقشی بنیادی در تحلیل جریان پول هوشمند دارد. این مفهوم، چارچوب حرکتی قیمت را در یک روز معاملاتی مشخص می کند و مشخص می سازد که بازار تمایل به تکمیل چه نوع نقدینگی یا چه بخشی از عدم تعادل دارد.
معامله گر با درک صحیح این جهت گیری، حرکات قیمت را نه به عنوان نوسانات تصادفی، بلکه به عنوان اجرای تدریجی یک حرکت نقدینگی می بیند. ویدیو آموزشی استفاده از بایاس روزانه از کانال یوتیوب TTrades:
اهمیت اصلی Daily Bias در این است که پیش فرض رفتاری بازار را برای روز جاری تعیین می کند. اگر جریان سفارشات در تایم فریم روزانه نشان دهنده فشار خرید باشد، انتظار حرکت قیمت به سمت سقف های نقدینگی منطقی است؛ اگر ساختار نزولی باشد، تمرکز قیمت روی کف های نقدینگی قابل پیش بینی است.
در چنین محیطی، معامله گر تنها به دنبال سناریوهایی می گردد که با این نقشه هماهنگ باشند. هم راستا شدن تحلیل، ورود و مدیریت ریسک با جهت غالب بازار، کیفیت تصمیم گیری را افزایش می دهد. معامله گر از جستجوهای بی هدف در بازه های زمانی کوچک تر دور می شود؛ در عوض، بر نواحی مشخصی تمرکز می کند که احتمال واکنش موثر دارند:
- نواحی نقدینگی هدف؛
- شکاف های ارزش منصفانه که نیاز به بازموازنه دارند؛
- اردربلاک هایی که ساختار روزانه را تثبیت کرده اند.

مزیت دیگر جهت گیری روزانه، فیلتر کردن حرکات ضد روند است. بسیاری از شکست های کاذب، حرکت های جذب نقدینگی یا ریجکشن های سریع، تنها تلاش قیمت برای رسیدن به نقدینگی مخالف هستند. بایاس روزانه این رفتارها را قابل تشخیص می کند و جلوی ورودهای اشتباه را می گیرد.
در نهایت، وجود یک جهت گیری مشخص باعث می شود برنامه معاملاتی ساختار پیدا کند:
- مسیر هدف مشخص؛
- نقطه باطل شدن (Invalidation) واضح؛
- ساختار ورود مبتنی بر تایم فریم های کوچک تر.
سوگیری روزانه چه ویژگی هایی دارد؟
سوگیری روزانه یک چارچوب تحلیلی در معاملات روزانه است که بر اساس جریان نقدینگی، ساختار بازار و رفتار سشن ها تعیین می شود. با مشخص کردن جهت غالب روز، معامله گر می تواند نواحی با احتمال بالای واکنش قیمت را از حرکات نویزی تفکیک کند. انواع ویژگی های بایاس روزانه:
- جهت کلی بازار را به درستی تشخیص می دهد و از اشتباهات بزرگ جلوگیری می کند؛
- معامله فقط در جهت صحیح بازار (در صعود تنها خرید و در نزول تنها فروش انجام می شود)؛
- نقاط دقیق برای ورود و خروج از معاملات را شناسایی می کند.
چگونه جریان سفارشات در تایم فریم روزانه را شناسایی کنیم؟
برای شناسایی جریان سفارشات در تایم فریم روزانه، باید خوانش دقیقی از ترتیب شکست ها، اصلاح ها و نحوه جابه جایی نقدینگی در ساختار بازار داشته باشیم. با بررسی الگوی BOS/CHOCH، نواحی کنترلی پول هوشمند و نحوه پر شدن عدم توازن ها، می توان جهت واقعی فشار خرید یا فروش را در تایم فریم روزانه تشخیص داد. مراحل شناسایی جریان سفارشات:
1# جریان سفارشات صعودی (Bullish Order Flow)
در جریان صعودی، قیمت ها با ایجاد سقف ها و کف های بالاتر به سمت بالا حرکت می کنند تا نقدینگی جذب یا عدم تعادل بازار برطرف شود؛ در چنین شرایطی باید بر معاملات خرید تمرکز کرده و جهت روزانه را به سمت افزایش قیمت تنظیم کنید.

2# جریان سفارشات نزولی (Bearish Order Flow)
در جریان نزولی، قیمت کف ها و سقف های پایین تر را ایجاد کرده تا همگام با جذب نقدینگی، عدم تعادل در بازار رفع شود؛ در چنین شرایطی باید بر معاملات فروش تمرکز کرده و جهت روزانه را به سمت کاهش قیمت تنظیم کنید.

دلایل اهمیت سوگیری روزانه
اهمیت سوگیری روزانه در ICT از آن جهت است که جهت واقعی نقدینگی و قصد بازارساز را در همان روز مشخص می کند و مانع ورودهای خلاف جریان می شود. همچنین با فیلتر کردن ستاپ ها و هم سو کردن معاملات با جهت مؤثر روز، میزان خطا کاهش میابد. انواع دلایل اهمیت سوگیری روزانه:
1# تصمیم گیری بهتر
شناسایی جهت بازار (صعودی یا نزولی) به جلوگیری از معاملات اشتباه درخلاف جهت روند بازار کمک می کند. هم راستا شدن تصمیم ها با جریان سفارشات، احتمال ورودهای کم کیفیت و واکنشی را کاهش داده و تحلیل را بر پایه ساختار معتبر متمرکز می سازد.
2# دقت بیشتر در معاملات
تمرکز بر جهت درست بازار، نقاط دقیق تری برای ورود و خروج فراهم کرده و پایانی بر ضررهای ناشی از معامله در خلاف جهت روند است. این هم سویی با مسیر غالب باعث می شود انتخاب سطوح نقدینگی، اردربلاک ها و محدوده های واکنشی با دقت بالاتری انجام شود و کیفیت اجرای معامله به طور محسوسی افزایش یابد.
3# مدیریت ریسک بهتر
شناخت جهت کلی بازار از معامله گر در برابرحرکات غیرمنتظره محافظت کرده و مدیریت ریسک را بهبود می بخشد. تسلط بر بایاس روزانه، محدوده های ابطال و سطوح لغو سناریو را شفاف تر می کند و اجازه می دهد حجم، حد ضرر و محل خروج بر اساس رفتار واقعی بازار تنظیم شود.
4# تطابق با نقدینگی
بازار معمولا به سمت مناطقی با نقدینگی بالا حرکت می کند؛ سوگیری روزانه برای شناسایی این نقاط کاربرد دارد. با تعیین جهت غالب، مسیر هدف قیمت و نوع نقدینگی موردنظر مشخص می شود و معامله گر می تواند حرکت های جذب نقدینگی را از تغییرات ساختاری واقعی تفکیک کند و نواحی هدف را با دقت بیشتری پیش بینی کند.
مثال جهت گیری روزانه صعودی (Bullish Daily Bias)
در نمودار پوند به دلار آمریکا (GBP/USD)، ابتدا ساختار نزولی بازار با تشکیل کف های پایین تر و سقف های پایین تر دیده می شود که نشان دهنده ادامه حرکت رو به پایین است. سپس بازار با یک تغییر ساختار (MSB) از حالت نزولی به صعودی تغییر جهت می دهد و اولین سقف بالاتر شکل می گیرد.
پس از این شکست، قیمت برای پر کردن FVG به پایین بازمی گردد که ناحیه ای مناسب برای ورود اسمارت مانی محسوب می شود. در ادامه، ورود خریداران باعث ایجاد یک دیلی بایاس صعودی قوی می شود که با فلش بنفش در سمت راست نمودار مشخص شده است.

مثال جهت گیری روزانه نزولی (Bearish Daily Bias)
در نمودار ین ژاپن به دلار آمریکا، ابتدا بازار در یک ساختار کاملاً صعودی حرکت می کند و با تشکیل کف های بالاتر و سقف های بالاتر روند صعودی را تایید می کند. پس از ایجاد آخرین سقف بالاتر، قیمت وارد یک FVG در ناحیه عرضه می شود و نشانه های ضعف خریداران ظاهر می گردد.
کف پایین تر بعدی، اولین هشدار برای آغاز تغییر ساختار بازار است و نشان می دهد که نقدینگی خرید برداشت شده است. در نهایت، با شکست این کف و ادامه ریزش، بازار وارد یک روند نزولی قوی می شود که با فلش بنفش در تصویر مشخص شده است.

اندیکاتور در تشخیص بایاس روزانه
اندیکاتور «تمرکز بر روند» (Trend Focus) یک ابزار تکنیکال مبتنی بر میانگین های متحرک است که برای تشخیص جهت غالب بازار طراحی شده است. این اندیکاتور با رنگ بندی ساده، روندهای صعودی را به صورت آبی و روندهای نزولی را به صورت قرمز نمایش می دهد و در صورت تغییر جهت، هشدارهای معاملاتی صادر می کند.
ساختار این ابزار بر مبنای محاسبه دو دوره سریع و کند است و از اختلاف میان آن ها برای شناسایی تغییرات جهت استفاده می کند؛ به همین دلیل برای تحلیلگران روندمحور، به ویژه در بازارهای نوسانی، سیگنال های نسبتاً قابل اعتمادی ارائه می دهد. ویدیو آموزشی استفاده از اندیکاتور شناسایی روند:
کاربرد اصلی Trend Focus کمک به معامله گران برای تشخیص لحظه ای تغییرات جهت و فراهم کردن نشانه هایی برای ورود یا خروج از معاملات است. این ویژگی در تایم فریم های میان مدت مانند M15 تا M30 و تایم فریم های بالاتر مثل H1 تا H4 عملکرد مناسبی دارد و به همین دلیل برای سبک های معاملاتی روزانه، اسکالپ و معاملات داخل روز مفید است.
همچنین تنظیمات متنوعی مانند هشدار، ایمیل و نوتیفیکیشن، امکان مدیریت آسان تر موقعیت های معاملاتی را فراهم می کند و سرعت واکنش معامله گر را افزایش می دهد.

ارتباط این اندیکاتور با بایاس روزانه ICT از این جهت اهمیت دارد که Trend Focus می تواند نقش یک ابزار تکمیلی را ایفا کند. بایاس روزانه با تحلیل ساختار بازار، رفتار نقدینگی و جریان سفارشات در تایم فریم بالا تعیین می شود و جهت کلی روز را مشخص می کند.
اما برای یافتن نقطه ورود دقیق، معامله گر نیاز به نشانه هایی در تایم فریم های کوچک تر دارد. در این مرحله Trend Focus می تواند تأییدیه ای کاربردی ارائه دهد؛ به ویژه زمانی که تغییر رنگ اندیکاتور در جهت بایاس روزانه رخ دهد، احتمال کیفیت بالاتر موقعیت معاملاتی افزایش می یابد.
به طور خلاصه، اندیکاتور تمرکز بر روند به تنهایی ابزار تعیین بایاس روزانه نیست؛ اما می تواند با روشن کردن جهت حرکت کوتاه مدت، معامله گر را در هم سویی بهتر با ساختار اصلی روز یاری دهد. ترکیب این اندیکاتور با مدل های جریان سفارشات، نواحی نقدینگی و ساختار بازار در سبک ICT، مجموعه ای هماهنگ ایجاد می کند که قدرت تصمیم گیری و دقت ورود را افزایش می دهد.
لینک های دانلود اندیکاتور تمرکز بر روند در تشخیص بایاس روزانه:
اشتباهات رایج در استفاده از بایاس روزانه
تشخیص بایاس روزانه تنها زمانی دقیق عمل می کند که معامله گر ساختارهای بالادستی، رفتار نقدینگی و موقعیت قیمت نسبت به نواحی کلیدی را به درستی ارزیابی کند. هرگونه انحراف از این چارچوب، تحلیل را از مسیر مبتنی بر جریان سفارشات خارج کرده و آن را به واکنش های زمان محور و نوسان محور تقلیل می دهد.
انواع اشتباهات رایج در استفاده از بایاس روزانه:
تعیین بایاس بر اساس تایم فریم های کوچک تر
استفاده از تایم فریم کوچک برای تعیین جهت روزانه باعث خطای ساختاری می شود. بایاس باید از تایم فریم های بزرگتر مانند، روزانه 4 ساعته استخراج شود؛ تایم فریم های پایین تر بیشتر برای یافتن نقطه ورود در معامله استفاده می شوند.
در حالی که تایم فریم های کوچک تر تنها برای بهینه سازی ورود، تأیید ستاپ و یافتن بهترین نقطه قرارگیری حد ضرر کاربرد دارند.
نادیده گرفتن نقدینگی های روزانه
برخی معامله گران تنها به کندل های اخیر نگاه می کنند و سقف ها یا کف های نقدینگی انتخاب شده توسط پول هوشمند را بررسی نمی کنند. در نتیجه، ورود در نقاطی که قیمت صرفا برای جمع آوری نقدینگی به آن ها برخورد می کند انجام می شود و باعث ضرر تریدر می شود.
در چنین شرایطی، معامله گر بدون درک جایگاه ساختاری قیمت و مقصد نقدینگی، عملا مقابل جریان بازار قرار گرفته و پیش از آغاز حرکت اصلی از معامله حذف می شود.
اشتباه گرفتن اصلاحات با تغییر بایاس
بسیاری از برگشت های سریع یا حرکت های خلاف جهت، صرفا اصلاح یا جذب نقدینگی هستند. تغییر واقعی بایاس فقط با شکست ساختار معتبر (MSB / Break of Structure) قابل تشخیص است.
قیمت علاوه بر عبور از یک کف یا سقف کلیدی، قصد بازارساز در تغییر جریان سفارشات را نیز تایید می کند. تنها در این صورت می توان گفت جهت غالب بازار تغییر کرده است.
تعیین بایاس بدون توجه به بسته شدن کندل روز قبل
موقعیت بسته شدن کندل روزانه نسبت به محدوده های نقدینگی، ساختار و شکاف های ارزش منصفانه (FVG) مسیر روز بعد را تعیین می کند. صرفا بالاتر یا پایین تر بودن قیمت کافی نیست؛ رفتار بسته شدن اهمیت بیشتری دارد.
نحوه بسته شدن کندل (مثلا بسته شدن در بالای یک FVG، داخل یک بلوک ساختاری یا زیر یک ناحیه نقدینگی) قدرت و اعتبار سوگیری روز بعد را تعیین کرده و مانع برداشت های اشتباه از حرکت روزانه می شود.
عدم استفاده از تاییدیه در تایم فریم پایین تر
بایاس جهت کلی را مشخص می کند؛ اما نقطه ورود باید با تغییر ساختار بازار (MSS)، شکست ساختار بازار (BOS) یا کندل تاییدی در تایم های کوچک تر مشخص شود.
ورود بدون این تاییدیه ها معمولا باعث می شود معامله گر در همان اصلاح یا جذب نقدینگی اولیه گرفتار شود و سریعا از معامله خارج گردد. بنابراین هماهنگ کردن بایاس با ساختار ریزمقیاس، شرط اصلی ورود کم ریسک و هم سو با جریان واقعی سفارشات است.
مقایسه بایاس ساختاری و بایاس لحظه ای
مقایسه بایاس ساختاری و بایاس لحظه ای، چارچوب تشخیص جهت واقعی بازار را از نوسانات کوتاه مدت تفکیک می کند و نشان می دهد هرکدام در چه سطحی از تحلیل و تصمیم گیری نقش معتبر و قابل اتکا دارند. جدول مقایسه بایاس ساختاری و بایاس لحضه ای:
موضوع | بایاس لحظه ای | بایاس ساختاری |
بازه زمانی مرجع | تایم فریم های پایین شامل 15M، 5M | تایم فریم های بالاتر ازجمله روزانه، ۴ساعته |
ماهیت تحلیل | جهت کوتاه مدت بر اساس نوسانات لحظه ای | جهت غالب بازار بر اساس ساختار اصلی |
مبنای تغییر | واکنش به نقدینگی یا یک موج اصلاحی | شکست ساختار معتبر (BOS/MSB) |
پایداری جهت | متغیر و وابسته به رفتار کوتاه مدت | پایدار و کم تغییر |
هدف اصلی | تشخیص نقطه ورود در جهت بایاس ساختاری | تعیین مسیر روزانه و سناریوی کلان |
ریسک تغییر ناگهانی | بسیار بالا | بسیار کم |
استفاده مناسب | تایید ورود یا اجتناب از زمان های پرنوسان | فیلتر جهت معاملات |
رفتار قیمت هدف | تکمیل FVGهای ریز، اصلاح های موقت | حرکت به سمت نقدینگی های روزانه |
خطای رایج معامله گران | اشتباه گرفتن اصلاح با تغییر جهت | اشتباه در تشخیص BOS |
اثر روانی روی معامله گر | ایجاد تردید یا تعویض مکرر سناریو | ایجاد ثبات در تصمیم گیری |
جمع بندی
ICT Daily Bias بخشی از روش معاملاتی ICT است که با استفاده از آن می توان جهت کلی بازار را در یک روز مشخص شناسایی کرد. این روش با استفاده از مفاهیمی مثل نقدینگی و جریان سفارشات، امکان معامله در جهت درست بازار را فراهم کرده و از معاملات خلاف روند جلوگیری می کند.
این رویکرد با تعیین مسیر هدف قیمت، تمرکز معامله گر را روی نواحی کلیدی و نقاطی قرار می دهد که احتمال واکنش ساختاری دارند. همچنین با تفکیک حرکت های جذب نقدینگی از تغییرات واقعی روند، فرآیند تصمیم گیری منطقی تر و مبتنی بر رفتار مؤسسات مالی انجام می شود.





